آرامش یعنی، ایستادن با موتور در جاده ی منتهی به دشت های سر سبز بهاری و نگریستن به غروب دل انگیز خورشیدو اتراق کردن در زیر یک درخت به ضمیمه یک فنجان چای و یک موسیقی دلنشین و نوازش دلبرانه نسیم که آرام بر گونه هایت بوسه می زند.
آرامش یعنی شب های محمدحسن(ع)، آخ چه شبی بود ...
یعنی با بچه های باند دور هم جمع شدن، یعنی شب ها کنار آبشار خوابیدن و با گوش دادن به صدای دلنشین آبشار به خواب رفتن...
آخ ...دلم دوباره تنگ شد...
جایتان خالی باند تک درخت 4 روز در آرامش کامل بود خدا این آرامش را قسمت همه بکنه ایشالا
عکس های سفر محمدحسن را هم به زودی می گذاریم
منتظر باشید...
به افتخار پدر بچه های باند تک درخت بزن اون دست قشنگه رو
بچه های باند تک درخت عاشق پدرانشون هستند...
می گی نه؟...پس متن زیر را از زبون تک درختیا بخون...
قویترین فرشته راه زندگی، شاهزاده قصههای مهربانی، اسوه سکوت و مردانگی، دوست داشتنیترین صدا و نگاه با دستانی گرم و قوی به نام زندگی... به نام پدر ..
خستهترین مهربانیها در نگاهش موج میزند، وقتی با سکوتش دنیایی از ناگفتههای ناب است، آغوش گرمش محکمترین پناهگاه دنیاست، نامش اعتبار ماست، افتخار ماست.
خطاب به پدرمان می گوییم ای پدرم:
تپش قلب خانه، شانههایت، ستون محکمی است برای پناهگاه امن قلبم، آنقدر با دستانت انس گرفتهام که خیالم راحت است در میان ازدحام غریبی، گم نمیشوم و تو هیچ وقت دستم را رها نمیکنی...
بابای من ... همهی وجود من ... تمام هستی من
دستان پر مهرت را میبوسم، روزت مبارک مهربانترینم ...
ما باند تک درختیم و این اعتقاد ماست:
یا علی، مدد ز غیر تو ننگ است
شکر خدا که نام علی در اذان ماست
ما شیعه ایم و عشق علی هم از آن ماست
ذکر علی عبادت مختص شیعه است
این اسم اعظم است که ورد زبان ماست
با هر نفس علی شده ذکر لبم مدام
این ” یاعلی ” همیشه رفیق لبان ماست
از ” یاعلی ” زبان و دهان خسته کی شود؟؟
اصلا زبان برای همین در دهان ماست
روزی، وقتی هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود ،
تبرش افتاد تو رودخونه وقتی در حال گریه کردن بود یه فرشته اومد و ازش پرسید:
چرا گریه می کنی؟ هیزم شکن گفت که تبرم توی رودخونه افتاده.
فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت. ""
آیا این تبر توست؟ هیزم شکن جواب داد:
"" نه "
فرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید که آیا این تبر
توست؟ دوباره، هیزم شکن جواب داد : نه فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر
آهنی برگشت و پرسید آیا این تبرتوست؟ جواب داد:
آره.
فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به او داد و هیزم شکن خوشحال روانه
خونه شد یه روز وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی آب.
(هههههههه )هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا
گریه می کنی؟ اوه فرشته،
زنم افتاده توی آب فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید
: زنت اینه؟ "" آره ""
هیزم شکن فریاد زد فرشته عصبانی شد. ""
تو تقلب کردی، این نامردیه ،هیزم شکن جواب داد :
اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. میدوونی، اگه به جنیفر لوپز
"" نه""
میگفتم تو میرفتی و با کاترین زتاجونز می اومدی.
و باز هم اگه به کاترین زتاجونز
""نه""
میگفتم تو میرفتی و با زن خودم می اومدی و من هم میگفتم آره .
اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی اما فرشته،
من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم،
و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره
فک کن :::: دخترا برن سربازی
فک کن :::: دخترا برن سربازی
صبحگاه:
فرمانده: پس این سربازه ها (بجای واژه سرباز برای خانمها باید بگوییم سربازه !)
کجان؟
معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن
ساعت 10 صبح همه بیدار میشوند...
سلام سارا جان
سلام نازنین، صبحت بخیر
عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر
سلام نرگس
سلام معصومه جان
مریم جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی
بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه کاملا سری هیات ژولی باند بالاخره بعد از چند ساعت بررسی به پایان رسید.
در این جلسه اعضا با درایت کامل بی بارت ترین (زشت ترین) داماد قرن را برگزیدند.
به گزارش خبر گزاری باند تک درخت عادل گودرزی توانست با قدرت بالا 100درصد آری را از ان خود کند.
او زمانی ساقی باند تک درخت بود که بنا به دلایلی از باند کنار گذاشته شد.
مجید ولیانی سخن گوی باند در مورد این انتخاب به خبر نگار ما گفت:چیزی که عیان است دیگه چه بیانی دارت؟
ای داد بی داد دوباره فصل عروسی ها شد...بچه ها پاکت ها را آماده کنید...
هاااااااااااااااااا بییااااااااا
بییییاااااااااااا ههههااااااااااااااا
نیگا اینا ...مث آدم برقص هنوز تکنو نزده که...
وووی بسم الله این چشه؟...
این یکیا نیگا...
نیگا این گوهه را...خخخخخخخخخ
این یکی گوز گوزسا...
بدبخت یه ذره میزدی نه یه چارلیتری...
خخخخخخخخخخ
پسه نیگا چه خبره...
هول ندید جا...
حاج آقا، حاج خانم، ای تووووف به روتون بیاد ...خخخخخخخخخخ
هاااااا بییییا..
نیگا اینا را خخخخخ
کلاس میرن نامردا؟ خخخخخخ
لطفا نیش ها تا بنا گوش باز
بخند تا دنیا به روت بخنده...
مثل تک درختیا
.
دختره با 120کیلو وزن توی قسمت علایق زده :ورزشهای رزمی!
یاد پاندای کونگ فو کار افتادم….
.
خدایانمیشه پشه هم مثل مورچه بره کارکنه خسته بشه بکپه یه گوشه؟؟؟؟
.
پسرا هجده ماه میرن خدمت اندازه 18 سال خاطره تعریف می کنن!
لامصبا همشونم قهرمان و شاخ پادگان بودن
.
بعضیام هستن وقتی میرن دستشویی باید سند بزاری درشون بیاری
.
به سرم زده قید همه چی و بزنم برم آمریکا پیش بابام!!!
فقط حیف که بابام اونجا نیست
.
بابام هروقت گوشیش زنگ میخوره، میگه بدو برو بیارش!!!!
یه جورایی با رکس احساس همزاد پنداری میکنم
.
تو این فیلم خارجیا وقتی می خوان بچه رو شاد کنن
دست می کنن پشت گوشش یه بیسکوییت میارن میدن بهش کلی خوشحال میشه،
اونوقت دایی ما می خواست مارو شاد کنه پلکاشو بر می گردوند ما مثل چی میترسیدیم ..!
.
دیروز به بابام گفتم :
بابا بعد این همه زندگی هنوز خارج نرفتیم !
تعطیلات عید امسال بریم ترکیه ؟؟
گفت : ببین پسرم ...
وقتی ترکیه باشی ایران خارج محسوب میشه !
در نتیجه ما الان خارج هستیم
.
یه بار اومدم کارمو بندازم فردا ،
بلند انداختم افتاد پس فردا
.
بنده همچنان با این سن و سال با سایه خودم توی خیابون درگیرم که مثلا:من زودتر از اون برم یا بتونم پامو بذارم روش
.
میگن تو جهنم چهل تا دختر میزارن جلوت و تو باید بهشون پارک دوبل یاد بدی
من رفتم توبه کنم!
.
دختره ی چراغ جادو پیدا میکنه دست میکشه روش غوله میاد بیرون میگه :یک ارزو بکن دختر هم یک شوهر ارزو میکنه
غول میگه :خیلی سخته نمیشه یک ارزوی دیگه بکن
دختر میگه :پارک دوبل یادم بده که غول میگه دوست داری شوهرت چه جوری باشه؟
.
تو فیلما که نشون میده بچه هه گم شده
مامانش 20 سال اتاقشو دست نخورده نگه داشته؛
میخواستم بگم اینا رو باور نکنید؛
من یه بار 3 روز رفتم تک درخت، برگشتم دیدم اتاقم شده انباری!!!!!!!!
.
گفت مردی به همسرش روزی.... من بمیرم چگونه خواهی زیست؟ گفت :از چند و چون آن بگذر.... تو بمیری برای من کافیست
.
وحشتناک ترین دیالوگِ مامان ها تو خونه :
بیا اینجا ببینم ایـــن چـــیـــه ؟!!!
آدم سکته می کنه بخدا
.
یه بار از فشار دستشویی داشتم میترکیدم
تا رسیدم خونه پریدم توی توالت و شروع کردم به باز کردنِ دکمه های پیرهنم!
به دکمه آخر که رسیدم یادم افتاد نباید پیرهنمو دربیارم…!
هیچی دیگه…انقد خندیدم که همون یه ذره مقاومتی هم که داشتم از بین رفت و …. بگذریم!
.
دیشب به یکی از بچه های باند اس ام اس دادم :
سلام بیداری ؟
جواب داد : آره بیدارم تو چی ؟
خدایا اگه خواستی دیوونه هارو شفا بدی اینو بزار تو نوبت !
.
پلیس دهن یارو رو بو میکنه ، میگه عرق خوردی . . . !؟ میگه ، نه به خدا زیاد حرف زدم دهنم عرق کرده .
.
دکتر به بنده خدا گفت : زنت سکته ناقص کرده ! بنده خدا گفت : مرده شور برده هیچ کاریو کامل انجام نمیده
.
مرد نباید وقتی خانمش رانندگی می کنه از مرگ بترسه
.
از حیف نون پرسیدن خواهرت ازدواج کرد گفت دوماهه ! پرسیدن با کی گفت غریبه نیست دامادمونه
خدایا کلافه ام...
حال حالم را خوب کن...
ساقی چایی بریز...
باور کن خسته ام...
از چی؟ از تنهایی...
من مانده ام تنهای تنها
من مانده ام تنها میان...
حبیبم...
بگذار روزگار هرچه می خواهد پیله کند، چه باک،
وقتی کنار شومینه چای داغ داری ...
بچه های باند تک درخت را پر از چای تازه دم، با طعم دارچین می کنم...
روزگار تو هم خوب وجودت بسوزد...