سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سفرنامه محمد بن حسن(ع) سال 1393

 

بچه های باند

 

جادهای سر سبز و با صفای ممد حسن

جاتون خالی خیلی زیبا بود صفا کردیم


 

واستادیم واسه استراحت من نشستم وسط جاده اخه خیلی خسته شده بودم که بچه ها دورمو گرفتن اینم عکسش


 

 

از رود خانه ای که تو عکس میبینید باید با موتور رد میشدیم-محسن نفر اول بود که واستاد نفر آخر بیاد که به قول خودش حمزه زمین بخوره و بخنده

که از بد حادثه همه به سلامت عبور کردیم نوبت خودش شد وسط رودخانه خورد زمین الانم پاشو بالا گرفته-وای که چقدر بهش خندیدیم


 

اینم ضریح مطهر امامزاده-بچه ها خیلی کوچیکه ولی زائر زیاد داره-پیشنهاد میکنم یه سر بزنین-خیلیا رو شفا داده-مقامش خیلی بالاست






تاریخ : یکشنبه 93/3/4 | 7:1 عصر | نویسنده : باند تک درخت | نظرات ()

باز هم کار خارق العاده و حضور یکی از تک درختیا

مطالعه بفرمایید لطفا:

به گوشمان رسید که آقایون گرجی رفتند پرچم گرجستان را در اندازه کوچک بر روی تابلو های راهنمایی و رانندگی در جاده ها و بر روی ماشین هاشون نصب کردند...

( آخه بیشتر جمعیت شهر ما را گرجی ها تشکیل میدهند)

خب به غیرت ما برخورد دیگه...
با بچه ها یه یا علی گفتیم و بلند شدیم...
رفتیم یه پرچم جمهوری اسلامی ایران در اندازه 3.5 متر در 10متر بردیم روی کلنگی قبله نصب کردیم...

شهدای وحدت آباد

کار بسیار دشواری بود ...سرشار از خطر ... قله کوه به قدری سرد بود و باد شدید بود که اجازه هر کاری را ازمون گرفته بود ...

بارش بارون و تگر و ...اصن یه وعضی...

چوبی به ارتفاع 14 متر که بسیار قطور بود را با هزار دردسر از کوه بالا بردیم

کوه خیلی شیب داشت ...خودم موندم چطور چوب به اون سنگینی را از اون شیب بالا بردیم
لیکن ...باید ثابت می کردیم هنوز این شهر
ایرانی است... آخه یا علی گفته بودیم...

ای ایران ای مرز پر گهر در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما...

شهدای وحدت اباد

پرچم را نصب کردیم ...

وقتی به پرچم بزرگ ایران که در بلند ترین نقطه شهر نصب شده بود نگاه میکردیم

یه حس خوبی بهمون دست میداد...خیلی حس خوبی بود.

یه حس غرور، افتخار، آرامش

آخه میدونی؟...

ما برای آنکه ایران کشور خوبان شود خون دلها خورده ایم، رنج دوران برده ایم...

 

شهدای وحدت آباد

آخر کار همه با هم ای ایران ای مرز پر گهر را خوندیم خیلی حال داد.

تا پرچم را نصب کردیم بارون شروع شد

تو بارون دویدن، اونم توی کوه، جخت چی؟! سرازیری!! گل و شل... اصن یه وضعی

خلاصه...

دهنمون سرویس شد...با این همه حال خیلی حال داد...میدونی چرا؟

چون یکی از اعضا باند تک درخت اونجا بود..

بعله...پس چی؟خخخخخخخخ

شهدای وحدت آباد






تاریخ : جمعه 93/3/2 | 9:46 صبح | نویسنده : باند تک درخت | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.